به یاد شهیدان علی اصغر تمنادار و محمد جواد همتائی و حسین مهربان و علی اکبر احمدزاده و ذبیح الله حقیقی و علی مروی و عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
لالههای آتشین جانفدا در راه دین ذکرشان با ما چنین ما به فرمان امام جان شیرین داده ایم (2) میرسد از لاله ها عاشقان با صفا این پیام دلربا بهر قرآن و نظام ما به فرمان امام جان شیرین دادهایم جان شیرین دادهایم(2) لاله های آتشین پاک و ناب و بی قرین در صداقت برترین با وفا در راه دین بر زبانشان این کلام ما به فرمان امام جان شیرین دادهایم (2) این عزیزان جهان نرّه شیران جوان اکبران این زمان سرفراز از امتحان در نثار این...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
لالههای آتشین جانفدا در راه دین ذکرشان با ما چنین ما به فرمان امام جان شیرین داده ایم (2) میرسد از لاله ها عاشقان با صفا این پیام دلربا بهر قرآن و نظام ما به فرمان امام جان شیرین دادهایم جان شیرین دادهایم(2) لاله های آتشین پاک و ناب و بی قرین در صداقت برترین با وفا در راه دین بر زبانشان این کلام ما به فرمان امام جان شیرین دادهایم (2) این عزیزان جهان نرّه شیران جوان اکبران این زمان سرفراز از امتحان در نثار این...
و ذالنون و ذالنون ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران جفیر، با آقای قاسم زالپور در کانال بزرگی بودیم. ایشان از یکی از روحانیون سئوال کرد: میشود نماز غفلیه را از روی کتاب خواند؟ آن برادر روحانی نیز در پاسخ گفت: آری، آقای زالپور شب در نور ماه کتاب دعایی در نماز بدست گرفته بود هی می گفت و ذالنون و ذالنون.... و چون نور مهتاب برای خواندن جملات کافی نبود؛ نمی توانست بقیه را بخواند. بچهها هم با دیدن این منظره میخندیدند و مدتها...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران جفیر، با آقای قاسم زالپور در کانال بزرگی بودیم. ایشان از یکی از روحانیون سئوال کرد: میشود نماز غفلیه را از روی کتاب خواند؟ آن برادر روحانی نیز در پاسخ گفت: آری، آقای زالپور شب در نور ماه کتاب دعایی در نماز بدست گرفته بود هی می گفت و ذالنون و ذالنون.... و چون نور مهتاب برای خواندن جملات کافی نبود؛ نمی توانست بقیه را بخواند. بچهها هم با دیدن این منظره میخندیدند و مدتها...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید اسماعیل نظرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اسماعيل نظرزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که در راه خدا کشته شدهاند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگار خویش روزی میخورید. شهادت فیضی عظیم است که از اولیاء به ما رسیده است. " امام خمینی " مگر کودکی سراغ دارید که از پستان مادرش بترسد که شما ما را از شهادت می ترسانید . " امام حسین(ع) آنان که ره عشق گزیدند همه در کوی شهادت آرمیدند همه با درود بر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اسماعيل نظرزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که در راه خدا کشته شدهاند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگار خویش روزی میخورید. شهادت فیضی عظیم است که از اولیاء به ما رسیده است. " امام خمینی " مگر کودکی سراغ دارید که از پستان مادرش بترسد که شما ما را از شهادت می ترسانید . " امام حسین(ع) آنان که ره عشق گزیدند همه در کوی شهادت آرمیدند همه با درود بر...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید سید احمد موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
در تاریخ 15/ 1/1340 در روستای خواجهجمالی از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز، در دامن خانوادهای با صفا و صمیمی و لبریز از عشق و محبت، غنچهای جوانه زد که نام مبارکش را سید احمد نهادند. در سایه دست نوازشگر پدری سخت کوش و کشاورز و دامن پر مهر و محبت مادری دلسوز و خداپرست، مراحل رشد و تکامل دوران کودکی را سپری کرد. از کودکی دارای قلبی پاک و لبریز از عشق به خدا بود و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
در تاریخ 15/ 1/1340 در روستای خواجهجمالی از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز، در دامن خانوادهای با صفا و صمیمی و لبریز از عشق و محبت، غنچهای جوانه زد که نام مبارکش را سید احمد نهادند. در سایه دست نوازشگر پدری سخت کوش و کشاورز و دامن پر مهر و محبت مادری دلسوز و خداپرست، مراحل رشد و تکامل دوران کودکی را سپری کرد. از کودکی دارای قلبی پاک و لبریز از عشق به خدا بود و...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید سرافراز شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهمالجنه یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و...1 قطرهای بود که برای رسیدن به دریا بیتابی میکرد و شهادت را بعنوان بهترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به مقصود، انتخاب کرده بود. شهید سرافراز شیخعلی فرزند اکرم، سال 1340 در روستای کوشکک از توابع بخش آباده طشک در خانوادهای مؤمن و متدین بدنیا آمد. گل وجودش را پدر و مادر باغبانی و پرورش دادند. همراه با همسالان خود پای به مدرسه ابتدائی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهمالجنه یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و...1 قطرهای بود که برای رسیدن به دریا بیتابی میکرد و شهادت را بعنوان بهترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به مقصود، انتخاب کرده بود. شهید سرافراز شیخعلی فرزند اکرم، سال 1340 در روستای کوشکک از توابع بخش آباده طشک در خانوادهای مؤمن و متدین بدنیا آمد. گل وجودش را پدر و مادر باغبانی و پرورش دادند. همراه با همسالان خود پای به مدرسه ابتدائی...
زندگینامه جانباز حسین فرهنگ
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حسین فرهنگ فرزند محمد، در تاریخ ۸ تیرماه سال ۱۳۳۷ در روستای لای گردو از توابع شهرستان داراب به دنیا آمد. او دوران کودکی خویش را در دامان پدر و مادر و در روستای باصفای لای گردو سپری نمود. ایشان به دلیل مشکلات نتوانست به تحصیل بپردازد. برای آشنایی با معارف اسلامی به مکتبخانه رفت و از همان زمان کودکی سعی نمود به خانواده برای امرارمعاش کمک کند. وی در تاریخ ۳۱ مردادماه سال ۱۳۶۲، از طریق بسیج شهرستان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حسین فرهنگ فرزند محمد، در تاریخ ۸ تیرماه سال ۱۳۳۷ در روستای لای گردو از توابع شهرستان داراب به دنیا آمد. او دوران کودکی خویش را در دامان پدر و مادر و در روستای باصفای لای گردو سپری نمود. ایشان به دلیل مشکلات نتوانست به تحصیل بپردازد. برای آشنایی با معارف اسلامی به مکتبخانه رفت و از همان زمان کودکی سعی نمود به خانواده برای امرارمعاش کمک کند. وی در تاریخ ۳۱ مردادماه سال ۱۳۶۲، از طریق بسیج شهرستان...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -رحیل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به برادرم مسعود مسروری سوختم، سوختم اینجا ز فراق برفرازید در این کهنه اتاق چوبهای تا که بدارم بزنید برفرازید در این کهنه اتاق کز غم و درد، سینهام پرشده است برفرازید زعصیان و ز درد، چوبهای تا که بدارم بزنید آنگه از خلق بپا خواسته خواهید بیایند در این لانه درد همه فریاد زنند، زنده بادا این مرد که چو آدم به ره بودن خویش جمله آشوب شده است که چو کاوه به درفشی از چوب، اینک آویز شده است آنگه آرید یواشم پایین به زمینم بگذارید ولی ایستاده که نخواهم بنشینم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به برادرم مسعود مسروری سوختم، سوختم اینجا ز فراق برفرازید در این کهنه اتاق چوبهای تا که بدارم بزنید برفرازید در این کهنه اتاق کز غم و درد، سینهام پرشده است برفرازید زعصیان و ز درد، چوبهای تا که بدارم بزنید آنگه از خلق بپا خواسته خواهید بیایند در این لانه درد همه فریاد زنند، زنده بادا این مرد که چو آدم به ره بودن خویش جمله آشوب شده است که چو کاوه به درفشی از چوب، اینک آویز شده است آنگه آرید یواشم پایین به زمینم بگذارید ولی ایستاده که نخواهم بنشینم...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید ببراز کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
از باده ولایت نوشیده و همچو فرهاد در پی شیرین، مست و غزلخوان، عزم کوی بیستون کرده بود، تا مگر یار لطفی کند و دست در دستش نهد. ببراز کرمی فرزند علیباز، در تاریخ 16/1/1336 در بخش سرچهان درخانوادهای کشاورز، زحمتکش و مذهبی دیده به جهان گشود. (سرچهان در آن زمان در حوزه تقسیمات کشوری نیریز قرار داشت) بعلت نبود امکانات آموزشی، از تحصیل محروم ماند و همراه پدر به کشاورزی و دامداری پرداخت. پس از مدتی به روستای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
از باده ولایت نوشیده و همچو فرهاد در پی شیرین، مست و غزلخوان، عزم کوی بیستون کرده بود، تا مگر یار لطفی کند و دست در دستش نهد. ببراز کرمی فرزند علیباز، در تاریخ 16/1/1336 در بخش سرچهان درخانوادهای کشاورز، زحمتکش و مذهبی دیده به جهان گشود. (سرچهان در آن زمان در حوزه تقسیمات کشوری نیریز قرار داشت) بعلت نبود امکانات آموزشی، از تحصیل محروم ماند و همراه پدر به کشاورزی و دامداری پرداخت. پس از مدتی به روستای...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسن رسایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، ۱۳۴۰/۳/۱۷ در یک روز بهاری و در میان آواز قناریهای بیقرار در روستای خواجهجمالی از بخش آباده طشک نیریز در گلستان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. از کودکی مهربانی و گذشت را از طبیعت آموخت و با سرشت خود عجین کرد. به دلایلی از نعمت تحصیل محروم ماند و از همان اوان کودکی چون بازویی پرقدرت و توانمند برای پدر شد و همگام با او در امور کشاورزی، برای امرارمعاش خانواده خود تلاش فراوان کرد. مادرش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، ۱۳۴۰/۳/۱۷ در یک روز بهاری و در میان آواز قناریهای بیقرار در روستای خواجهجمالی از بخش آباده طشک نیریز در گلستان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. از کودکی مهربانی و گذشت را از طبیعت آموخت و با سرشت خود عجین کرد. به دلایلی از نعمت تحصیل محروم ماند و از همان اوان کودکی چون بازویی پرقدرت و توانمند برای پدر شد و همگام با او در امور کشاورزی، برای امرارمعاش خانواده خود تلاش فراوان کرد. مادرش...
کلیات عملیات کربلای 5
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
این عملیات در منطقه عمومی شلمچه و تنومه، واقع در شرق بصره، سال 1365 انجام شد. شروع عملیات نیمه شب 19/10/1365 رأس ساعت 5/1 بامداد بود. پس از عملیات کربلای 4 و عدم موفقیت آن که در منطقه جزایر امالرصاص، سهیل، قطعه، امالبابی و بلجانیه انجام شد، فرماندهی جنگ تصمیم به انتقال نیروها به شلمچه و انجام عملیات در منطقه شرق بصره گرفت. زمان برای انجام این عملیات بسیار کم بود (فاصله دو عملیات کربلای 4 و کربلای...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
این عملیات در منطقه عمومی شلمچه و تنومه، واقع در شرق بصره، سال 1365 انجام شد. شروع عملیات نیمه شب 19/10/1365 رأس ساعت 5/1 بامداد بود. پس از عملیات کربلای 4 و عدم موفقیت آن که در منطقه جزایر امالرصاص، سهیل، قطعه، امالبابی و بلجانیه انجام شد، فرماندهی جنگ تصمیم به انتقال نیروها به شلمچه و انجام عملیات در منطقه شرق بصره گرفت. زمان برای انجام این عملیات بسیار کم بود (فاصله دو عملیات کربلای 4 و کربلای...